با نگاهى به وقايع پس از ٧ اكتبر و سرعت گيرى اتفاقات منطقه از جمله نابودی تقریبی حماس، تضعیف و تغيير کاربری حزب الله و سرنگونی حکومت بشار الاسد در سوریه و جایگزین شدن آن با یک عضو سابق داعش با ظاهری آراسته و كراواتى؛
و از طرفى چرخش سياست خارجه اروپا بويژه كشور سوئد درقبال جمهورى اسلامى و اينكه در عرض يك هفته دو خبر مهم رسانه ايى شد( افشاى چهره ى روزبه پارسى، بازو و لابى ج ا در سوئد و اخراج محسن حكيم اللهى امام جماعت مركز اسلامى امام على ) ؛
ميهن پرستان و بويژه پادشاهي خواهان را بيش از پيش با اين باور مهم روبروميكند كه پايان جمهورى اسلامى به اين نزديكى است .
دراين ميان، كشورهاى انگليس ، آلمان و هلند، بمانند هميشه، با مداخله‌ی خود، ازطرفى مانع از شنيده شدن صداى واقعى مردم بوده و ازطرف ديگر سعى در دلجويى از رژيم جمهورى اسلامى كرده اند؛

همه ى اين اتفاقات سريع ، سربازان رضاشاه دوم را برآن وا ميدارد تا بيشتر از پيش هوشياربوده ، سناريوهاى پيش رو را پيش بينى و درمورد راهكارها گفتگو كرده تا درلحظه ى حساس، بتوانيم عكس العمل درست و مناسبى در جهت منافع ملى و سامانه ى پادشاهى، ازخودنشان دهيم.
بايسته است كه خطرات داخلى، خارجى و يا تركيبى رادرنظر داشته باشيم.

١- ما ملت ايران به دست هاى پشت پرده ايى كه تلاش ميكنند صداى راستين ما، اعليحضرت رضاشاه دوم را از صحنه ى سياسى حذف كنند، هشدار ميدهيم كه ما اين رفتارها را به هيچ وجه برنمى تابيم و اعلام ميداريم كه اگر كوچكترين خطرى متوجه سلامتى و جانِ اعليحضرت رضاشاه دوم، اين سرمايه ملى مان باشد، بايد پاسخگوى ملت ايران باشند و قطعاً با اعتبار و آبروى بين المللى خود بازى خواهند كرد.

٢-ملت آگاه ايران با تاريخى كهن و درعصرروشنگرى و اينترنت، پس از پشت سر گذراندن شورش ٥٧ بر عليه پادشاهى پهلوى، ديگر هرگز اجازه ى دخالتِ دولت هاى خارجى را در امور ايران نخواهد داد و اگر بخواهند الگوى سوريه را در ايران اجرا كنند با عكس العمل شديد ايرانيان مواجه خواهند شد؛ چيزى كه اصلاً به صلاحِ صلح و آرامش منطقه نخواهد بود.

٣-هوشيارى دربرابر جريانات ارتجاعِ مغلوب( كمونيست ها و فرقه مجاهدين) از اساسى ترين وظايف كنونى ما ميباشد.

٤-هوشيارى در برابر جريانات و افرادى همچون مهدى نصيرى و بطور كلى تمام جمهوري خواهان طرفدارِ رضاشاه دوم، كه تابحال چهره ايى ملى و ميهن پرست از خود نشان داده ولى اينگونه نباشد كه درزمان فروپاشى، به يكباره چرخشى ١٨٠ درجه ايى كرده و با سواستفاده از نقاب ميهن پرستى، انقلاب و رهبرىِ رضاشاه دوم را به زيرسوال ببرند.

٥-هوشيارى در برابر جريانات و افرادى چون بيژن كيان، ،اميرطاهرى، فؤادپاشايى و… كه مبادا نقاب مشروطه وپادشاهى به چهره داشته و در لحظه ى حساس ، با سواستفاده از اين نام، انقلاب ملى را منحرف و براى تخريب رهبرىِ رضاشاه دوم، نيرنگ كنند.

نقش يكتا و بيمانند اعليحضرت رضاشاه دوم، فريدون زمان، مارا برآن برميدارد كه هميشه به خود و به دنيا نهيب زنيم كه ايشان كاوه ى زمان نبوده كه البته فريدون زمانه ى ما هستند وبراى آينده ى ايران، خاورميانه و حتى دنيا نقشى بسيار كليدى ايفا ميكنند پس بايسته است كه :
١-حفاظت از جانِ پادشاهِ گرانقدرمان، اين گوهرملى را بيش از پيش پراهميت دانسته و از دولت هاى كشورهايى كه ايشان به آنجا سفرميكنند، درخواست كنيم كه اقدامات امنيتى را براى حفاظت ازايشان بعمل آورند.
٢-هم ميهنان داخل و بويژه خارج از مرز ايران ، به هر وسيله ايى پيشتيبانى حداكثرى از صداى راستين ملت ايران، اعليحضرت رضاشاه دوم را به گوش جهانيان برسانند تا شايد آن دسته از گوش هاى ناشنوا بويژه در كشورهايى كه صداى اصيل مارا حذف كرده اند مانند انگليس، آلمان و هلند ، صداى مارا شنيده و دست از جانشين سازى براى جمهورى ننگين اسلامى، بردارد.
ملت ايران انتخاب خود را روشن و آشكار بيان كرده است . دركوچه ها و خيابان هاى ايران، از داخل زندان ها، خانواده هاى جاويدنامان، آسيب ديدگان و زن و مرد و شهرى و روستايى يك صدا، پادشاه خود، اعليحضرت رضاشاه دوم را فرياد ميزنند و بر اين باوريم كه تنها اوست كه ميتواند صلح و آرامش را نه تنها به ايران بلكه به كل منطقه خاورميانه بياورد.

هازمان هواداران پادشاهى( پهلوى) ورجاوند
١٨ بهمن ٢٥٨٣ برابر ٥ فوريه ٢٠٢٥