هفدهم ارديبهشت ماه سالروز بازگشت پیکر مؤسس ایران نوین به آغوش میهن

16

در روزی سرشار از شکوه و اندوه، پیکر رضا شاه بزرگ، بانی ایران نوین، پس از سال‌ها غربت و خاموشی، با احترام و شکوهی شایسته، به زادبومش بازگشت. شاهنشاه آریامهر، فرزند خلف آن پدر میهن‌ساز، با چشمانی پر از غرور و اندوه، پیکر پدر را به خاکی سپرد که به پاس تلاش‌های او، سر بر افراشته بود و نام ایران را در جهان بلندآوازه ساخته بود.

این نه تنها بازگشت پیکری است به وطن، بلکه بازگشت یک عهد تاریخی است؛ بازگشت نامی که با اقتدار، ایران را از غبار واپس‌ماندگی به ساحت تجدد و اقتدار رساند.

جنگ جهانی دوم با حمله نیروهای زمینی و هوایی آلمان به بندر دانزیک در لهستان در ۹ شهریور ۱۳۱۸ برابر با ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد و تا آبان ۱۳۲۴ ادامه یافت.

‎رضا شاه بزرگ در بیانیه خود روز گشایش دوازدهمين دور مجلس شورای ملی گفتند :
‎”موضوعی که موجب تاسف خاطر ما گردیده وقوع جنگ در اروپا است. اگر چه ما در این جریان سیاست بی طرفی کامل را اختیار کرده‌ایم، ولی دوام جنگ از لحاظ مادی و اقتصادی موجب زیان همه ملت هاست، به همین جهت آرزومندیم که هرچه زودتر صلح در جهان برقرار شود.”

پس از دخالتها و فشارهاى دول اشغالگر بريتانيا و شوروى، تهديد، ارعاب سران ارتش و تحت فشار قراردادن قواى انتظامى و نيز تهديد به بمباران شهرهاى نفت خيز از طرف دولت هاى مربوطه اعليحضرت رضا شاه بزرگ مجبور به تصميمى شدند كه خواست ايشان نبود.

دولت بریتانیا پیشنهاد داد که اگر رضاشاه بزرگ با زندگی در تبعید موافقت کند، خانواده‌ ايشان ميتوانند در قدرت باقى بمانند و بدين روى ايشان از پادشاهى کناره‌گیری کردند. متن استعفانامه ايشان بدين قراربود:
‎”نظر باینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شده‌ام حس می‌کنم که اینک وقت آن رسیده‌است که یک قوه و بنیه جوانتری بکارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازند و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را بولیعهد و جانشین خود تفویض کردم از کار کناره نمودم از امروز که روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا باید بسلطنت بشناسد و آنچه نسبت به من از پیروی مصالح کشور می‌کردند نسبت بایشان بکنند.”
‎کاخ مرمر تهران ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ امضاء

ايشان پس از چند بار نقل مکان، به ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی منتقل شدند و نهايتاً پدر ايران نوين در ۲۶ ژوئیه ۱۹۴۴( امرداد ماه ١٣٢٣) دور از خاك وطن، وطنى كه عمرگرانبهايش را صرف آبادانى آن كرده بود، چشم از جهان فروبست ولى چون ايران هنوز در اشغال بريتانيا و شوروى بود، پيكر موميايى ايشان پس از سه ماه به قاهره انتقال يافت و بمدت شش سال در مسجد رفاهى قاهره به امانت گذاشته شد.

در ارديبهشت ١٣٢٩ ، پادشاه جوان ايران بهمراه تنى چند براى بازگرداندن پيكر موميايى ايشان به قاهره سفركردند. هواپيماى حامل ايشان در اهواز فرود آمد و در طول مسير بطرف تهران با استقبال ملت و مقامات همراه بود. پيكر پاك ايشان در مقبره ايى كه كنار شاه عبدالعظيم در شهر رى تدارك ديده شده بود، آرام گرفت .
ملت چشم انتظار ، بهمراه سفراى كشورهاى خارجى، سران لشكرى و دولتى در مراسم ايشان شركت داشتند.

كوردلان شب پرست، اشغالگران ايران، حاكمان بربرصفت، در ارديبهشت ماه سال ٢٥٣٩ شاهنشاهى( ١٣٥٩ خورشيدى) بدستور حاكم شرع وقت، صادق خلخالى ، طى سه روز تخريب شد.

ای پدر ایران نوین، خفته باش، که نامت تا همیشه بیدار خواهد ماند.
امروز ، اعليحضرت رضاشاه بزرگ بيشتر از هرزمان ديگر زنده است. مزار ايشان قلب تك تك ملت ايران است و افكار ايده هاى ايشان براى شكوهمند ساختن ايران كه همانا ايرانگرايى، مدرنيسم و سكولاريسم بود، سرمشق و الهام بخش فرزندان شجاع ، آگاه و آزاده ى ايران زمين است.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *