تا روزی که آتش ۵۷ را خاموش نکنیم ، شعله هایش همچنان خواهد سوزاند و داغ بر دلمان خواهد گذاشت.

در اين پيوند، يك پرسش اساسى مطرح ميشود:

بقاى جمهورى اسلامى ، خواست كيست؟

بهاى ماندگارى جمهورى اسلامى را چه كسانى ميپردازند؟ 

روابط تجارى و نظامى نزديك جمهورى اسلامى با چين و روسيه بركسى پوشيده نيست. 

اين روابط در سطوح علنى و غيرعلنى ميباشند و جمهورى اسلامى بنابر ذات غيرمردمى و غير ايرانى بودنش عموماً براى حفظ بقاى خود به شكل يكطرفه قردادهايى با اربابان چينى/ روسى خود ميبندد كه صرفاً به باج دهى ميماند تا قرارداد. 

ناسالم بودن رابطه جمهورى اسلامى با اين دو قدرت منطقه گاهى تا حدى پيش ميرود كه درمناسبات منطقه ايى اين دوكشور، از جمهورى اسلامى استفاده ابزارى كرده و رفتارها و تصميم گيرى هاى سران جمهورى اسلامى نه براساس منافع ملى كشور كه صرفاً براساس سود دهى به اربابان خود، تنظيم ميگردد.

دو كشور روسيه وچين عليرغم اينكه در چيدمان ها و موازنه ى قدرت و بازيهاى جهانى، نياز شديدى به جمهورى اسلامى دارند اما رفتارو نگاهشان با سركردگان و عوامل حكومتى جمهورى اسلامى نگاهى تحقيرآميز و ارباب و رعيتى بوده است؛ درست همان رفتارى كه در شأن عوامل جمهورى اسلامى ميباشد.

در روز شنبه ششم ارديبهشت ماه يكبارديگر فاجعه ايى بسيار دلخراش در جنوب ايران، شهربندرعباس و بندر بزرگ شهبندر رخ داد كه قلب تمام ايرانيان را به درد آوردو تلنگر ديگرى بود به تاريخ ٤٧ ساله گذشته و تكرار فجايعى كه براستى شاهنشاه هميشه زنده ى ايران، محمدرضاشاه آريامهر از آن به 

“وحشت بزرگ” نام برده بودند.

اعليحضرت رضاشاه دوم در اين رابطه در پيامى خطاب به ملت فرمودند:

“رژیم جنایتکار و بی‌کفایت، مسبب فاجعه‌ای دیگر، این‌بار در بندرعباس شد. مردم بی‌گناه یک‌بار دیگر قربانی بی‌مسئولیتی جمهوری اسلامی شدند. این رژیم نه توان ساختن دارد، نه توان حفاظت از مردم.

‏مردمی که فقط در همین چند سال گذشته، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، و فجایع پلاسکو، متروپل و سانچی را به چشم خود دیده‌اند و هنوز داغدار عزیزان‌شان هستند، هیچ اعتمادی به این رژیم و دروغ‌هایش ندارند.

‏دست خامنه‌ای به خون ملت ایران آغشته است. لبخندهای ریاکارانه کارگزاران او در مسقط و رم نیز مرهمی بر زخم‌های این ملت نخواهد بود.”

بنابر تجربيات چند دهه گذشته ، جمهورى ننگين اسلامى هميشه در مقاطع حساسى چون اكنون ، دست به جناياتى اينچنين ميزند تا افكار عمومى را از مسئله ايى مهمتر منحرف كند و يا نقش قربانى بودن را بازى كند، عمليات تروريستى در شاهچراغ، عمليات تروريستى در محوطه مجلس ، زدن هواپيماى PS752 اكرائينى ، عمليات تروريستى كرمان و و و و..

و هميشه از ملت ايران، ملتِ كشورِ اشغالى ايران، قربانى ميگيرد و بس…

حاكمانِ اسلامى كشور ايران، دست نشاندگان چين و روسيه، بنابر ذاتِ بربرى و DNA خشونت پرور و تروريستى شان و با آموزشهاى بسيار حرفه ايى كه نزد اربابان خود فرا گرفته اند، براى انحراف افكار عمومى به چيزى جز عمليات هاى تروريستى ، بمباران مناطق مسكونى و انفجارهاى فاجعه بار ؛ 

نميتوانند، تكرار ميكنيم “نميتوانند” فكر كنند.

اكنون كه سيرك مسخره ى مذاكره ( شما بخوانيد تفهيم اتهام و خلع سلاح) با ايالات متحده در جريان است، و مذاكرات(؟؟)  آنگونه كه كارشناسان بيسوادشان پيش بينى ميكردند ، به زعم آنها خوب پيش نرفته است جمهورى پليد اسلامى؛ 

-براى انحراف اذهان عمومى از روند گفتگو در عمان 

-براى اينكه نقش قربانى بودن را بازى كرده و احساسات پاك ملت ايران را جريحه دار كنند.

-ونيز احتمالاً سناريوى هميشگى و رنگ باخته  “دژمن خارجى” و حمله از خارج را براى مصرف در صدا و سيماى داخلى شان رقم بزنند؛

جنايت و لكه ننگ ديگرى چون جنايت سينماركس ،براى خود در كتابهاى تاريخ ثبت كرد.

ما بر اين باوريم كه جمهورى ناكارآمد و غيرايرانى اسلامى بدون سياست هاى اربابان خود نميتوانست حتى يكسال بر سركار باشد.

سخن گفتن و واكاوىِ  جزئياتِ وقايعى اينچنين و آنچه كه در پشت پرده اتفاق افتاده است، بويژه آخرين آنها، بندر عباس؛ براى ما كه شهروندان عادى ولى مسئول هستيم، امكان پذير نيست اما تجربيات سالهاى اخير و نيز  مستندات تاريخى درآينده ثابت خواهد كرد كه على خامنه ايى و سران سپاه تروريستى پاسداران و سردمداران اصلى حكومت ضد ايرانى اسلامى ، چگونه با صرف و حيف و ميل كردن ثروت، منابع انسانى و طبيعى ايران، حافظ منافع اربابان روسى/چينى خود در منطقه بوده و بجز بقاى خود براى خدمتگزارى به آنها، چيزديگرى در سر نميپروراند. 

ملت بزرگ كشور اشغال شده ى ايران، راهى جز سرنگونى اين حاكميتِ دست نشانده، فاسد و تبهكار؛ ندارد.

پادشاه در تبعيد، اعليحضرت رضاشاه دوم را فرياد بزنيم، به گفته هاى ايشان عمل كرده، اعتصابات سراسرى را به شكل گسترده رقم بزنيم و بدنبال آن قيام خيابانى و نگهداشتن خيابان تا سرنگونى كامل و بدانيم كه اينبار، حمايت نيروهاى ريزشى كه از بدنه نظام جداگشته اند، با ملت خواهد بود. 

پس بيائيد پرقدرت تر از پيش كارزار اعتصابات را رقم زده و ايران را از دست جمهورى اشغالگراسلامى و اربابان چينى و روسى اش پس بگيريم.

پاينده ايران، جاويد شاه

هیئت تحریره هازمان هواداران پادشاهی ورجاوند